از خروس عقب نمانی |
لقمان حکیم به پسرش می گفت :
پسر عزیزم : مبادا چنین شود که خروس صبح از تو هشیار تر وبه اوقات نماز از تو مراقب تر باشد. آیا نبینی که به هنگام نماز ، اعلام دخوتل وقت می کند و سحرگاهان صدا به آواز بلند سر می دهد . در حالیکه تو در خوابی :
هنگام سپیده دم خروس سحری دانی که چرا همی کند نوحه گری
یعنی که نمودند در آینه صبح گز عمر شبی گذشت و تو بی خبری
در مناجاتی که حضرت موسی با خداوند مهربان داشته خداوند باو چنین خطاب کرد :
ای پسر عمران ، دروغ می گوید آنکس که گمان می کند مرا دوست دارد در حالی که چون شب فرا می رسد از من چشم می پوشد و به خواب می رود .
آیا نه مگر چنین است که هر عاشقی دوست دارد با معشوقش خلوت کند؟
هان ، ای پسر عمران، این من هستم که بر دوستانم مطلعم چون شب آنان را فرا گیرد چشم دلشان را دگرگون می سازم و عقوبتم را در مقابل دیدگانشان مجسم می کنم که از راه شهوت با من به مخاطبه می پردازند و حضوراء با من به گفتگو می نشینند . ای پسر عمران، در دل شب های تار از دلت خشوع و از تنت خضوع و از دیده گانت قطرات اشک نثار من کن و مرا بخوان که مرا به خودت نزدیک واجابت کننده دعوتت خواهی یافت.
از کتاب نماز نیاز عاشقان
دوست عزیز شما چیکار کردین که رمز برا نظر نمی یاره؟
ممنون از مطلبتون.
دعوت میکنم به وبلاگ بنده هم سربزنید ونظرتون رو مطرح کنید
http://yousofzahra.kowsarblog.ir/
فرم در حال بارگذاری ...